مولانا
جلال الدین محمد بن شیخ بهاءالدین محمد معروف به مولوی شاعر عارف و فیلسوف بزرگ یکی از بزرگ ترین مفاخر ادبی ما به شمار می رود.
او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری چشم به دنیا گشود. در شش سالگی پدر مولانا، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری را ملاقات کرد و شیخ به دیدن فرزند خردسال او شادمان شد و گفت: «این فرزند را گرامی دار که زود باشد که از نفس گرم خود آتش به سوختگان عالم زند» و یک نسخه از کتاب اسرارنامه خود را به او داد. پس از مدتی که جلال الدین به دریافت کمالات و علوم عصر خود نائل آمد، به موجب وصیت والدش بر مسند افاده قدم گذاشت و لوای نشر علوم و درس فنون برافراشت؛ به طوری که نوشته اند چهارصد نفر در حوزه درس مولانا جلال الدین حاضر می شدند و از محضرش مستفید و مستفیض می گشتند؛ ولی مولانا به علت اینکه فضائل صوری و ظاهری را مطلوب طبع خود نیافت، حوزه تدریس را ترک گفت و به خدمت مشایخ و جمع کثیر علمای متفرق پرداخت و عاقبت شیخ اجل شمس تبریزی را در 38 سالگی یافت و آن چنان مستغرق بحر فضیلت این پیر روشن دل گردید که یک پارچه شور و هیجان شد.
... و سرانجام این کوره گدازان شور و عشق و این زبان گویای اسرار فیه ما فیه و این گردنده تیزبال آسمان های خیال و این پیر روشن ضمیر و ستاره فروزان عالم اثیر در سنه 672 هجری قمری چشم از جهان فرو بست.